ایرج خواجوی درگذشت، راز عجیب خواب ایرج تعبیر شد!

۰
ایرج خواجوی درگذشت، راز عجیب خواب ایرج تعبیر شد!

یونیکا: «ایرج خواجوی»، استاد و هنرمند پیشکسوت نقاشی کشور دارفانی را وداع گفت.

این نقاش برجسته متولد ۱۳۱۴ و از ۵ سالگی به فراگیری هنر نقاشی مبادرت ورزید.

خواب ایرج خواجوی تعبیر شد.

شبی سرد و آرام بود و استاد ایرج خواجوی، خسته از روزی پرکار، در بسترش دراز کشید. خیره به سقف اتاق، ذهنش پر بود از طرح‌ها و رنگ‌هایی که هنوز نیمه‌تمام مانده بودند؛ دست‌هایی که می‌خواستند به بوم جان ببخشند و نقش‌هایی که در خیالش به زیباییِ عالم بالا رسیده بودند. اما آن شب، چیزی در دلش متفاوت بود؛ حسی مبهم، چیزی شبیه به یک فراخوان.

چشم‌هایش سنگین شدند و به خواب فرو رفت. در میان تاریکی خواب، ناگهان دری ظاهر شد. دری بلند و درخشان، با چوبی کهنه و سنگین اما پوشیده از نوری نرم و آرامش‌بخش. صدایی کهنه و آشنا، اما در عین حال نامعلوم، از سوی در شنید: «ایرج، بیا!»

استاد مردد ایستاد، نگاهی به اطراف انداخت؛ هیچ چیز جز سکوت و آن درِ روشن. کنجکاوی وجودش را فراگرفت. قدمی به سوی در برداشت، اما پیش از آنکه دستش به دستگیره برسد، صدا دوباره آمد: «ترسی نیست، راهت همین‌جاست.»

او وارد شد. پشت آن در، باغی بی‌انتها گسترده بود، با رنگ‌هایی که هیچ چشم انسانی ندیده بود. هر برگ و هر گل، به دست نقاشی نامرئی خلق شده بود و هر ذره از آن فضا، گویا بازتابی از زیبایی بی‌پایان آفرینش بود. ایرج خود را سبکی بی‌نظیر احساس کرد. گویی همه سنگینی‌های دنیا از دوشش برداشته شده بود. در آنجا، همه چیز بی‌نقص و آرام بود.

ناگهان بیدار شد. خواب او را گیج کرده بود. آن در، آن باغ و آن صدا… معنایش چه بود؟ آیا دعوتی بود؟ تمام روز، ذهنش به خواب شب قبل بازمی‌گشت، اما جوابی برای خود نمی‌یافت.

چند روز بعد، استاد ایرج خواجوی برای همیشه چشمانش را بست. با شنیدن خبر فوت او، دوستان و شاگردانش در بهت و حیرت فرو رفتند. هر کس به نحوی او را به یاد می‌آورد، اما هیچ‌کس از خواب او خبر نداشت. تنها خانواده‌اش می‌دانستند که استاد در روزهای آخر بارها از آن درِ روشن سخن گفته بود.

و حالا، شاید آن در، راهی بود به همان باغ بی‌انتهایی که ایرج خواجوی در خواب دیده بود. در واقع، او دعوت شده بود به جایی که همیشه آرزویش را داشت؛ جایی که رنگ‌ها و نقش‌ها جاودانه‌اند، و هنرمندان از تکرار جهانِ محدود این دنیا آزادند.

خوابش تعبیر شده بود. استاد، دعوت حق را پذیرفته و از دری عبور کرده بود که فقط او می‌دانست کجا می‌برد.

 

بر اساس گزارش روابط عمومی اداره‌کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی، متن پیام تسلیت محمد حسین‌زاده، مدیرکل این اداره، به این شرح است:

«از نام اوست که همه چیز آغاز می‌شود. آدمی از هیچ و عدم، به لطف مهر بی‌کران الهی جان گرفت و با نقش دست‌های خداوند، در میان آفرینش جای گرفت.

آفرین بر خالقی که فرشتگان به اعجاز خلقتش سجده بردند.

هنر، هدیه‌ای است الهی که بر دل و جان هنرمندان حقیقی نهاده می‌شود. هنرمند، با نقش‌آفرینی‌های خود، جلال و عظمت او را به نمایش می‌گذارد؛ چرا که اوست که جاودانه است و غیر از او، هیچ چیز باقی نمی‌ماند.

با کمال تأسف، عروج استاد ایرج خواجوی، یکی از فرهیختگان عرصه نگارگری سرزمین مهربانی، را تسلیت می‌گویم و با خانواده گرامی ایشان و جامعه هنری خراسان، همدردی خود را اعلام می‌دارم.

باور دارم که مهر الهی بر تمامی هستی گسترده است و رحمت او بی‌پایان. از درگاه پروردگار مهربان، برای روح این هنرمند بزرگوار آرامش و برای خانواده‌اش صبر و بردباری مسئلت دارم. خدایش رحمت کند.»

 

 
 

 

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here